حرف هایی برای گفتن هست

msadeghi.blog.ir
بایگانی

آلودگی

دوباره آلودگی و دوباره تعطیلی. ارتباط خاصی باید بین آلودگی هوا و حوادث این دو سه سال اخیر ایران وجود داشته باشد. چرا که مساله آلودگی هوا، به این شکل و با این غلظت و شدت، مختص این دو سه سال اخیر است و چیزی نیست که پیشتر با آن رو به رو بوده باشیم. تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی و ادارات به دلیل آلودگی بیش از حد هوا امری است که دو یا سه سال است در ایران مرسوم شده یا بهتر بگویم نیاز شده است. اگرچه هزینه های بسیار زیادی این تعطیلی ها بر اقتصاد کشور تحمیل می کند اما باز هم گاهی اوقات چاره ای جز تعطیلی باقی نمی ماند.

به واقع چرا در این دو سال کشور با چنین معضلی رو به رو شده است؟ چرا هوای شهرهای بزرگ در این دو سه سال هوس وارونه شدن به سرش زده و گاه به گاه وارونه می شود؟ چه اتفاقی به آلودگی هوا تا این حد شدت بخشیده است؟ در این نوشته چند احتمال را بررسی می کنیم:

 1) بنزین آلوده:

بی شک مهم ترین متهم پرونده آلودگی هوا بنزین آلوده است. در این دو سال اخیر همزمان با تحریم شدن بنزین، ما شاهد آلودگی های عجیبی در هوای کشور بوده ایم. خاطرم هست آن روزهایی که صحبت از خودکفایی یک شبه بنزین بود، ایمیلی به دستم رسید با این مضمون که خط تولید بسیاری مواد پتروشیمی در ایران متوقف و به جای آن کارخانه ها به تولید بنزین روی آورده اند اما به سبب نامناسب بودن امکانات تولید، بنزین تولیدی فاقد استاندارد و بسیار مضر و خطرناک است. خاطرم هست در آن ایمیل از فاکتوری به اسم عدد بنزن نام برده بود و دور بودن فاجعه آمیز این عدد از مقدار استاندارد. اگرچه آن زمان در صحت این ایمیل شک کردم و هم چنان هم به جزئیات آمار و ارقامی آن تکیه نمی کنم اما به طور حتم بنزینی که در این دو سه سال در کشور مصرف می شود آن بنزین سال های قبل نیست. و از این جهت "بنزین بی کیفیت تولید داخل" را مهم ترین متهم پرونده آلودگی هوا نام گذاری کرده ایم.متهمی که البته شاید چندان  اراده ای از خود نداشته و اسباب دست عده ای از مسئولین مسئولیت ناپذیر شده است.

 2)  اتومبیل های غیر استاندارد:

بعد از بنزین می توان افزایش کمیت و کاهش کیفیت خودروهای تولید داخل را در ردیف دوم متهمین قرار داد. حضور بیش از 3میلیون خودرو و 2میلیون موتور سیکلت فعال در تهران،‌در حالی که ظرفیت این شهر کمتر از یک میلیون خودرو است نشان از مدیریت غلط شهری و صنعتی کشور دارد. این عدم انطباق و ناهماهنگی تولید و ظرفیت، کشور را دچار مشکل کرده است. ضعیف بودن سیستم های حمل و نقل درون شهر به اضافه کیفیت بسیار پایین خودروهای تولید داخل به ویژه در این دو ساله تحریم ها،‌ به همراه فرهنگ نادرست استفاده از خودرو های تک سرنشین، دست به دست بنزین آلوده داده تا هوای شهرهای بزرگ ایران را دچار چنین مشکلی کند. سوال این جاست که آیا در کشوری مانند ایالات متحده که بیشترین تعداد خودرو را در سراسر دنیا دارد هم چنین آلودگی هایی مشاهده می شود؟ آیا اصلا مردم کشورهای بزرگ جهان با مفهوم آلودگی هوا و وارونگی هوا به چنین وسعتی آشنایی دارند؟ چرا در ایران استانداردهای لازم برای تولید خودرو در نظر گرفته نمی شود؟ چرا کسی مسئولیت چنین تولیداتی را برعهده نمی گیرد؟

 3)   طبیعت و تخریب طبیعت:

در این چند ساله اخیر روند تخریب محیط زیست در ایران سرعت بالایی گرفته و مسئولین بی توجه به ظرفیت های جغرافیایی کشور به فکر اجرای برنامه های توسعه! کشور هستند. سرنوشت زاینده رود و دریاچه ارومیه تنها دو مورد از هزار موردی است که در این چند ساله اتفاق افتاده و بارها و بارها خبرساز شده اند. در یک نمونه پیشروی کویر از سمت شرق به طرف غرب در انتهای رودخانه زاینده رود سابق!! شهری به مانند اصفهان را در معرض ریزگردها و گرد و غبارهای بسیاری قرار داده و آب و هوای خشک بیایانی را در این کلان شهر ایران مهمان همیشگی کرده است. به دلایل کاملا مشخص، پایین آمدن ظرفیت هضم آلودگی های محیط زیست بر اثر اقدامات انسانی چند ساله اخیر را به عنوان متهم ردیف سوم پرونده آلودگی هوا می نامیم.

 سخن پایانی: کمی دور از منطق است که با متهم کردن بنزین و خودرو و به هم خوردن تعادل طبیعت، از مسئولین کشور و متولیان امور مربوطه بی تفاوت بگذریم و به این آقایان محترم اشاره ای نکنیم. بنزین،‌خودرو و محیط زیست مسائلی نیستند که تنها در کشور ما مطرح باشند. آیا نگاه مسئولین کشور ما به بحث تولید بنزین یک نگاه مسئولیت پذیر بوده و است؟ایا تولید خودرو و تعداد خودرو در کشور ما قابل مقایسه با کشورهایی همچون امریکا، آلمان و ژاپن است؟ آیا نگاه متولیان امر در ایران با نگاه متولیان و مسئولینی از همین دست در این کشورها اشتراکاتی دارد؟ آیا استانداردهای مطرح در این کشورها در تولیدات کشور ما هم جایی دارند؟ آیا در همه جای دنیا به بهای افزایش جمعیت و توسعه برخی شهرهای خاص! دست به تخریب گشترده محیط زیست و تغییرات بنیادین بافت طبیعی آن منطقه می زنند؟ آیا در همه جای دنیا مناطق حفاظت شده و جنگلی شان را برای برخی مقاصد خاص در اختیار برخی نهادها و افراد خاص!!می گذارند؟ آیا همه کشورها کمر همت به خشکاندن رودخانه ها و دریاچه هایشان گرفته اند؟

آلودگی هوا واقعا چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنارش گذشت. آدمی همواره نفس می کشد که زنده بماند، اما نفس کشیدن های ما مردن تدریجی است. این آلودگی ها همان طور که در کوتاه مدت روی سلامت بیماران قلبی و تنفسی تاثیر می گذارد می تواند در دراز مدت هم سلامت افراد سالم جامعه را به خطر اندازد. این یک مساله واضح است که آلودگی هوا دلیلی دارد و تا آن دلیل یا دلایل مشخص نشود و مسئولیت رسیدگی به آن به یک نهاد مشخص سپرده نشود،‌این بازی مرگبار همچنان ادامه دارد. هر نفسی که فرو می رود ممد حیات نیست انگار...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی