حرف هایی برای گفتن هست

msadeghi.blog.ir
بایگانی

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۱ ثبت شده است

1.کیفیت بازی: به جرات می توان گفت بیش از ده میلیارد تومان پول صرف خرید این 22 نفر حاضر در میدان شده بود. باید پرسید چرا برای چنین بازیکنانی چنین هزینه هایی پرداخت می شود؟ به جز چند موقعیت معمولی و آن توپی که در دقایق نخست علی کریمی از ارسال کرنر به تیرک زد این 22 نفر چه چیزی از فوتبال بروز دادند؟ این دو تیم امسال بهترین خریدهای لیگ را داشته اند. این چنین بازی ای از سوی این دو تیم زنگ خطری است برای فوتبال ایران. به نظر می رسد دیگر حتی برای تبلیغات و از روی عرق ملی هم نمیتوانیم فوتبالمان را جزو برترین های آسیا بدانیم. از پرسپولیس که این روزها تیم شانزدهم جدول است که بگذریم از اقای قلعه نوعی باید پرسید چه برنامه و تاکتیکی را برای بازیکنانش در نظر گرفته بود؟ دروازه بان پرسپولیس چند بار مجبور به تحرک شد؟ آدمی شک می کند که شاید نوعی تبانی پشت پرده برای تساوی وجود داشته، تبانی ای که دلیلی برای وجود آن نمی توان تصور کرد.

2. تماشاگران: هنوز این سوال باقی است که چرا برای یک بازی تعدادی طرفدار از شهرهای دیگر باید زحمت سفر و هزاران زحمت دیگر را به جان بخرند و برای بازی فوتبالی در این سطح به یک شهر دیگر بروند؟ چه جذابیتی در این دیدار بود که تماشاگر را پس از صرف هزینه های بسیار دلخوش نگه دارد؟ دست انداختن جمعیتی نزدیک به 100هزار نفر در یک بازی فوتبال می تواند تبعاتی چنین زشت برای نمایش فوتبال ایران در دنیا داشته باشد.صحنه های زشت پرتاب تکه سیمان ها و گوجه فرنگی به داخل میدان بر اساس چه اصول و منشی قابل توجیه است؟ اگرچه رد پای نبود اماکن دیگر برای تخلیه هیجان در ایران را می توان در این هیجان مفرط تماشاگران که سبب پرتاب سنگ به داخل زمین و به سمت بازیکنان اکثرا ملی پوش مشاهده کرد. تصاویری که تلویزیون از این تماشاگران نشان می داد و خوشحالی و شادی آنها ازین حرکات، نشان دهنده این مطلب بود که تماشاگران انجام دهنده این کار به چشم نوعی تفریح به این قضیه نگاه می کردند. وجود خشونت که گهگاه در شعارها و گهگاه در چنین حرکاتی در ورزشگاه ها خود را نشان میدهد مقوله ای به اسم مدیریت صحیح فرهنگی را در فوتبال پر رنگ تر می کند.مطلبی که ثابت شده است از توانایی های مسئولین ورزشی کشور خارج است.

3.سلیقه: یک نگاه به بازی های بین المللی و بازیهای لیگ های اروپا کافی است که تفاوت تبلیغات دور زمین را در ایران با بقیه نقاط دنیا بسنجیم. 3لایه تبلیغ در طول زمین و 5 لایه در عرض ها چهزه زشتی را به گل سرسبد ورزشگاه های ایران می دهد.زیرنویس های مکرر صدا و سیما در حین پخش بازی و کیفیت پایین تصویربرداری را به این مطالب می توان افزود. فدا کردن ثانیه های شروع بازی به پای تبلیغات تلویزیونی، قطع موقت پخش بازی، به علاوه ایده ی پخش تصویر هوایی از مجموعه ورزشی آزادی که به بدترین شکل ممکن از تلویزیون های اروپایی تقلید شده بود در واقع به نوعی توهینی به شعور فوتبال دوستان ایرانی است.

سخن آخر: داربی یا شهراورد پایتخت به نوعی آیینه تمام نمای فوتبال ماست. فوتبالی که چند سالی است در رکود به سر می برد و نمایش چنین بازی هایی از بازیکنان عمدتا ملی پوش ما، ما را نسبت به بازیهای مقدماتی جام جهانی بدبین می کند.  به واقع آیا توانایی فوتبال ما،توانایی مدیریتی ورزشی ما، شعور و اخلاق ورزش دوستان و ورزشکاران ما در همین حد است که دیدیم؟