حرف هایی برای گفتن هست

msadeghi.blog.ir
بایگانی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سربازی» ثبت شده است

این متن را اجبارا به درخواست یکی از سرهنگ های پادگان نوشتم. تماما گردآوری شده از اینترنت است، اما گردآوری مرتب و مناسبی است. تمامی مطالب پس از مطالعه بازنویسی شده اند و نگارش متن علیرغم گردآوری مطالب، کاملا یکنواخت و هماهنگ است.در برخی موارد جهت استفاده برخی افراد مانند دانش آموزان و دانشجویان و حتی سربازان قطعا کاربرد دارد. فایل pdf این نوشته  هم به زودی در وبلاگ قرار می گیرد. لازم به بیان است  متن لزوما دیدگاه نویسنده وبلاگ نیست و بر اساس درخواستی که به اینجانب شده بود تهیه و جهت استفاده افراد منتشر می گردد.

1  چکیده

2 مقدمه

3  متن

         3-1    اهمیت ایمنی، بهداشت و محیط زیست

         3-2     HSE-ME

         3-3     HSE در تاریخ

         3-4      توسعه پایدار 

         3-5      اسلام دین جامع انسان ساز 

         3-6      سلامت و بهداشت در قرآن و اسلام

         3-7      ایمنی در قرآن

         3-8      محیط زیست در قرآن

         3-9      تفاوت نگاه اسلام و قرآن در مساله بهداشت،  ایمنی و محیط زیست با نگاه دنیای غرب  

4     نتیجه گیری

5          منابع  

1         چکیده:

اهمیت مساله بهداشت و سلامت بر کسی پوشیده نیست. آدمی به صورت فطری در جست وجوی سلامتی است و از این رهگذر بهداشت امری است مهم در راه رسیدن به سلامتی.  به علاوه نیروی انسانی نیز یکی از مهمترین ارکان اقتصاد عصر حاضر به شمار می آید. سالیانه هزینه های کلانی به سبب بیماریها و آسیب های شغلی به اقتصاد کشورها وارد می‌شود. انجام اقداماتی که سلامت کارکنان را تامین کند و امکان وقوع حوادث را کاهش دهد که در اصطلاح ایمنی گفته می شود، یکی از موارد مهم در راه اندازی و تداوم فعالیت هر سازمان است. افزون بر این، محیط زیست نیز عاملی مهم در کیفیت زندگی جامعه انسانی است. ترکیب این سه عامل یعنی بهداشت و سلامت، ایمنی و محیط زیست که به اختصار بام یا HSE خوانده می شود یکی از دغدغه های مهم سازمان ها و دولت های امروزی است.

در این مقاله ما این موضوع مهم را در میان آیه های قرآن کاوش کرده ایم. قرآن کتاب جامع راهنما و انسان ساز که معتقدیم مسیر روشن رسیدن به سعادت بشری را به ما نشان داده است، به مقوله سلامت و ایمنی و محیط زیست چگونه پرداخته است؟

در این مقاله ما ابتدا مفهوم HSE و پیدایی آن را بیان کرده ایم. از انقلاب صنعتی و تاثیر آن بر پیدایی مفهوم HSE گفته ایم. درباره توسعه پایدار که امروزه یک مفهوم جدایی ناپذیر از توسعه است سخن گفته ایم و سپس با اشاره به قرآن و روایات اسلامی جست و جویمان در میان آیات در باره موضوع HSE را توجیه کرده ایم. بهداشت و سلامت در قرآن بیشتر از جنبه روح و روان مد نظر است، لذا از آن جا که تمرکز ما بر مفهوم ایمنی و محیط زیست بوده، به این دو مفهوم بیشتر پرداخته شده است. آیات بسیاری که به موضوعات یادشده اشاره دارند و تفسیرهای مربوطه نقل شده و احادیثی نیز در جای مرتبط نقل گردیده است. در بخش محیط زیست از دیدگاه قرآن، برداشت قرآنی از مفهوم توسعه پایدار را شرح داده ایم. تفاوت های دیدگاه های اسلامی و غربی در زمینه HSE  نیز بیان شده  است. در پایان ضمن جمع بندی و نتیجه گیری بحث مربوطه پیشنهاداتی برای پژوهش های بعدی ارائه شده است.

2              مقدمه

شاید هیچ زمانی را در طول تاریخ نتوان یافت که به اندازه امروز مساله محیط زیست پاک و نیروی انسانی سالم و کارآمد مطرح و مورد توجه بوده باشد. صیانت از نیروی انسانی شاغل در بخش های مختلف اقتصادی و مساله حفاظت از محیط زیست امروزه در کانون توجهات خاص و عام قرار گرفته و نه تنها در بخش صنعت و تولید و خدمات و اقتصاد، بلکه در تمامی ابعاد و در برابر تعهدی همگانی و فراگیر مطرح است. در دانشگاه ها ساعت ها زمان صرف پژوهش پیرامون موضوعات مرتبط می شود. در کشور ما معضلات زیست محیطی توجهات گسترده تری را به خود معطوف داشته است، چرا که چند سالی است این معضلات و مشکلات محیط زیستی نمود آشکارتر و پررنگ تری داشته و عموم مردم به صورت مستقیم با معضلاتی همچون آلودگی و کمبود آب مواجه بوده اند. مساله ایمنی و سلامت و بهداشت افراد نیز در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر و در ارتباط با مساله محیط زیست همواره مطرح و مورد توجه بوده است. حوادث محیط کار در ایران و در جهان، از نگاه اقتصادی سالیانه هزینه های بی شماری را به کشورها وارد می سازد. از نگاه انسان دوستی و نوع دوستی نیز این حوادث دلخراش و در برخی موارد بسیار اندوهبار و تاسف آور است. در یک مطالعه موردی بر روی هزینه های ناشی از حوادث کار بر اقتصاد ایران در سال 1391 آماری تامل برانگیز اشاره شده است: 10583 مورد حادثه شغلی، 95812058000 تومان هزینه های تحمیلی ناشی از حوادث،  سرانه انسانی هر حادثه شغلی 9053353 تومان. در همین مقاله آماری از حوادث کار در جهان در سال 1998 بیان می کند: تقریباً در هر سال یک میلیون آسیب شغلی در سرتاسر جهان رخ می دهند که ازاین تعداد 100000 مورد منجر به فوت می شوند. (عطر کار روشن ، علیزاده،1394، ص12 ).

در زمینه تخریب محیط زیست روزنامه شرق در تاریخ 12 دی ماه 1389 در گزارش مفصلی درباره تخریب جنگل ها خسارت نابودی جنگل های ایران را در سال 7،933،200،000،000 تومان و سرعت نابودی جنل های ایران را در طول 30 سال گذشته 320 متر مربع در هر ثانیه می نویسد. ( مرادی، ، خلیلی، 1389،ص 14)

 این آمارهای تکان دهنده گاهی فراتر از تصور روزمره ماست. به این آمارها باید تعداد افزون بیماری های مختلف را نیز در نظر گرفت. اهمیت پرداختن به مساله بهداشت و سلامتی، ایمنی و محیط زیست آشکار و واضح است.  

3         متن

3-1     اهمیت ایمنی، بهداشت و محیط زیست

با وقوع رویدادهایی که در قرن هجدهم در انگلستان و در سالیان بعد در دیگر نقاط اروپا و جهان رخ داد و اصطلاحا  انقلاب صنعتی نام گرفت، تغییرات گسترده ای در سبک تولید و اشتغال رخ داد. استفاده از منابع طبیعی و مواد اولیه اوج گرفت، ماشین بر انسان پیشی گرفت و اندک اندک کارخانه‌ها و کارگاه های صنعتی متعدد پیدا شد. زمین، آهن و زغال سنگ سه عامل مهم و تاثیرگذار شناخته شد و استخراج زغال سنگ و آهن اوج و سرعت گرفت. تولید زغال سنگ  در انگلستان در سال 1800 حدود 10میلیون تن و در سال 1845 به 34 میلیون تن رسید. (سعیدی، 1361، ص 160) میزان تولید آهن در انگلستان نیز در فاصله سال های 1720 تا 1788 از 25000 تن به 68000 تن و در سال 1839 به 1347000 تن رسید. (سعیدی، 1361، ص 161) این اقدامات سبب شد ظرف چند دهه در بسیاری مناطق دودکش های بلند با دودهای غلیظ جایگزین جنگل ها و مراتع و فضاهای سبز شود و آن چه که باقی ماند آلودگی هوا و کوهی از پسماندهای صنعتی و زغال سنگ بود. علاوه بر آلودگی محیط زیست، نیروی انسانی شاغل در بخش های صنعتی نوظهور نیز باید با ماشین هایی کار می کرد که صرفا بر اساس تولید بیشتر طراحی و ساخته شده بودند و هیچ نشانی از ایمنی و در نظر گرفتن سلامت افراد در آن ها دیده نمی شد. کارگران بسیاری دچار آسیب دیدگی های جدی شدند. به علاوه محیط کار آلوده و نامناسب سبب ازکار افتادگی سریع تر کارگران می شد. اگرچه در آغاز، مساله تولید بیشتر بر معضلاتی همچون آلودگی محیط زیست و به خطر افتادن سلامت کارگران سرپوش می گذاشت اما اندک اندک آسیب های جدی این روند مشخص و آشکار شد. زمانی که تصور می شد ماشین حرف اول را می زند  سپری شد و در چند دهه بعد با تخصصی تر شدن کارها و حرفه ها، نیروی انسانی جایگاه و اهمیت ویژه ای پیدا کرد.به طبع سلامت کارکنان هر مجموعه تولیدی و خدماتی اهمیت بیشتری یافت و کم کم مفاهیم ویژه ای همچون ایمنی و قوانین ویژه ای با عنوان ایمنی و استاندارد پدیدار گشت. بشر به زودی پی برد که نمی توان با سرعتی بیش از ظرفیت زمین از آن بهره برد و مفهومی با عنوان توسعه پایدار شکل گرفت. دانشگاه ها تحقیقات و پژوهش های گسترده ای را بر روی روند بهداشت کار و ایمنی و محیط زیست آغاز کردند و کم کم حتی همایش ها، نشست ها و سازمان هایی در سطح ملی و بین المللی شکل گرفت . امروزه لزوم توجه به سلامت نیروی انسانی

آن شیخ بزرگ دوران، آن سخنش همچون شمشیر بران، آن قطب عالم امکان، تازه برگشته ز تهران، آن مرد دریای نور و معرفت، قلبش سراسر مهربانی و الفت، شیخ عالم اندیشه، آن عاشق تهیه جوجه کبابی در دل بیشه، مردی سخت غرق اندیشه بود و ایام چونان او ندیده و کس در داستان ها هم مثال او نشنیده بود...

روزی در خانقاه خویش غرق تفکر بودندی، مریدی از مریدان بسیار، بیامد و عرض ادب بکرد و عرض کرد: یا شیخ دوش خوابی دیدم. چگونه باشد تفسیر آن؟

شیخ فرمودندی: بازگو که چه دیده ای؟
مرید گفت: دیدم زمستان سرد است و هوا سه درجه سانتی گراد است، لکن مرا سوار بر یخچالی کرده اند که دمایش سه درجه زیر صفر بُود و بسیار سرد و دردناک بود. هرگوشه از بدنم که به بدنه این یخچال سرد می خورد آهی دردناک در خواب کشیدمی. در مسیر سلیمان نبی را سوار بر قالیچه پرنده اش بدیدم ، بسیار ناله کردمی تا به مقصد رسیدمی و آن گاه از خواب برخاستمی!!!

شیخ دستی بر محاسن خویش کشیدندی و فرمودندی: ای مرید، آیا تو در مسیر پایانه باقوشخانه - میدان ارتش تردد می کنی؟ رنگ از رخسار مرید پرید و گفت: آری یا شیخ، چگونه باشد این تفسیر؟ بفرما که دیگر طاقتی نمانده است.
شیخ خندیدندی و فرمودندی: این یخچال که تو دیده ای همان اتوبوس خط پایانه باقوشخانه – میدان ارتش باشد که چون بخاری و سامانه گرمایشی ندارند و شب ها در فضای سرد اتوبوسرانی رها شده اند، چونان یخچال ساید بای ساید عمل می کنند و آن دردی که تو گفتی درد نشستن بر صندلی های سرد باشد و درد تکیه دادن به آن ها، چونان که آن قدر سردند که تو بنگری در یخچال نشسته ای و آن دما که بگفتی به واقع چنین باشد، هوای داخل اتوبوس چند درجه از هوای بیرون سردتر بُود.       

مرید که آشفته گشته بود پرسید: پس سلیمان نبی چه؟      
شیخ فرمودندی: آن مرد که تو دیده ای سلیمان نبوده است، بلکه مسئولین بوده اند که با ماشین های مدل بالای خود تردد می کنند.
مرید نعره بکشید و جامه درید و به دشت و صحرا گریخت...

آری این گونه باشد داستان ما:


            این زمستان ها که می آید به پیش/ خوش بود اکنون هوای قشم و کیش

           قشم و کیش من کنون توپخانه است/ کس نشاید ناله کرد از دست خویش
         

 

شیخ ما که رحمت خداوند بر او باد با تنی چند از دوستان خویش، عزم گردش کرد و دوستان در جوار شیخ ما سخن ها گفتند از باب های گوناگون. چون سخن به قدرت کشور رسید بین مریدان اختلاف افتاد، اختلافی حل ناشدنی. چاره را در شیخ جستندی و شیخ را گفتند: یا شیخ، ما دسته مردمانی هستیم که معتقدیم هیچ کس را یارای نبرد با ملک ما نیست و این دسته مردان سخن هزل می گویند و توانایی های کشور را انکار می کنند. تو سخنی گو به ایشان بلکه به راه راست رهنمون گردند.
شیخ دستی به محاسن خویش کشیدندی و از دسته دوم پرسیدندی: آیا به خدمت سربازی اجباری رفته اید؟ جمله مریدان گفتند:آری یا شیخ. شیخ رو به دسته اول کردندی و پرسیدندی: آیا شما هم به خدمت اجباری رفته اید؟ جمله مریدان گفتند خیر یا شیخ. ما مردان معاف بوده ایم به انحاء گوناگون  و این بانوان هم فرصت گذراندن این عمل را نداشته اند.

شیخ ما سکوت کردندی و مریدان را به برادری نصیحت فرمودندی...

کسر خدمت سربازیپدر من مقداری سابقه حضور در جبهه داشت. به همین دلیل من امور مربوط به دریافت کسری خدمت به سبب حضور در مناطق عملیاتی پدر را پیگیری کردم و این نوشته تجربه من در این مسیر است. تلاش کرده ام با زبانی مختصر و واضح موارد مربوطه را مکتوب کنم. مدارک مورد نیاز و تجربیات شخصیم را بگویم و به علاوه مواردی را به عنوان توصیه بیان کنم. موارد این متن امکان دارد در سازمان های دیگر کمی متفاوت باشد. این متن بر اساس تجربه شخصی من در پیگیری این امور در تیپ 55 هوابرد شیراز نوشته شده است. لطفا هرگونه سوال خود را از طریق قسمت نظرات برایم بفرستید. در اسرع وقت پاسخ خواهم داد.

  

الف) نکاتی که باید در نظر گرفت.

1. این کسر خدمت زیر عنوان "کسر خدمت فرزندان ایثارگران" به فرزندان جانبازان کمتر از 25 درصد جانبازی، رزمندگان دارای کمتر از 30 ماه سابقه جبهه و آزادگان کمتر از 24 ماه آزادگی داده می شود.

2.   این کسری خدمت شامل افرادی که متولد سال 1373 به بعد هستند نمی شود. یعنی افرادی که سال تولد آنان 1373 است نمی توانند از این کسری استفاده کنند.  

3. در صورتی که یکی از پسران شخصی که سابقه حضور در منطقه عملیاتی دارد، پیشتر در ارتباط با این قضیه کسری را به طور کامل گرفته است دیگر پسران آن شخص نمی توانند از آن کسری استفاده کنند.

4. حداقل مدت حضور در منطقه عملیاتی برای اخذ کسری مربوطه 6 ماه است. مدت زمان حضور در منطقه به صورت اصطلاحا مفید محاسبه می شود. به این معنی که مواردی مانند مرخصی، اعزام به بهداری و ... از مدت حضور کم می شود.

 

ب) مدارک لازم

1. برگه سفید خدمتی: در صورتی که برگه را گم کردید یا الان دسترسی به آن ندارید می توانید از دفاتر پلیس+10 دریافت کنید.

2. گواهی اشتغال به خدمت: از طریق یگانی که در آن مشغول به خدمت هستید باید اقدام شود. توجه داشته باشید گواهی اشتغال به خدمت مدت اعتبار مشخصی پس از صدور ( مثلا دو ماه) دارد و صدور آن نیز معمولا چند روز زمان می برد. این مساله را برای جلوگیری از هرگونه مشکل مد نظر داشته باشید. سازمانی که سوابق حضور در منطقه عملیاتی پدر در آن بایگانی شده است در گواهی اشتغال به خدمت درج می گردد، لذا جهت جلوگیری از ایجاد مشکل دقیقا سازمان مربوطه را شناسایی و مشخص کنید.

3. دو قطعه عکس نظامی ( شما 6 تا عکس ببر برادرم.)

4. کپی و اصل آخرین مدرک تحصیلی:  توجه داشته باشید گرفتن مدرک تحصیلی نیز نیاز به زمان و گواهی اشتغال به خدمت برای دانشگاه دارد.

5.    مدارک مربوط به پدر: کپی شناسنامه از تمامی صفحات، کارت ملی، کارت پایان خدمت، کارت دوره احتیاط

6. مدارک مربوط به پسران: کپی تمام صفحات شناسنامه خود شخصی که قرار است کسری خدمت بگیرد+ کپی تمام صفحات شناسنامه همه برادران

7. وکالت نامه از پدر در صورت عدم مراجعه خود پدر برای انجام امور مربوطه: برای گرفتن کسر خدمت، حضور شخصی که سابقه مناطق عملیاتی دارد ضروری است. در صورتی که شخص به هر دلیلی نتواند امور مربوطه را پیگیری کند باید با حضور در دفترخانه ثبت اسناد رسمی یک وکالت نامه به فرزند خود یا هر شخص دیگری که پیگیر امور مربوطه است بدهد.

هزینه صدور این وکالت نامه در دفاتر اسناد رسمی در شهریور 94 مبلغ 61500 تومان بود. متن قسمت "شرایط و مقررات حقوقی" وکالت نامه ای که من گرفتم نیز بدین شرح بود: 

  • مراجعه به ادارات دولتی و غیر دولتی و نظامی و انتظامی و قضایی بویژه ارتش جمهوری اسلامی و تیپ 55 هوابرد- بنیاد جانبازان و ایثارگران و دفاتر اسناد رسمی و سایر مراجع ذیصلاح و انجام کلیه امور اداری موکل در خصوص اخذ سوابق موکل و دریافت کلیه مدارک و اسناد سوابق خدمت موکل اعم از اصل یا المثنی یا رونوشت یا برابر اصل و انجام کلیه تشریفات قانونی و اداری مربوطه – دادن هرگونه امضاء و تعهد و تنظیم هرگونه تعهدنامه و اقرارنامه که نیاز گردد و سپس مراجعه به ادارات نظام وظیفه و محل خدمت فرزند موکل و تقاضای کسر خدمتم فرزند موکل در مراجع نظام وظیفه و مراجع ذیصلاح و سیر مراحل قانونی و ارائه مدرک و سوابق موکل و امضاء دفاتر و اوراق و اسناد لازمه مربوطه بنحویکه در هیچیک از مراحل و موارد فوق نیازی به حضور و امضاء و اقدام مجدد موکل نباشد. حدود و اختیارات: وکیل مرقوم نسبت به انجام مورد وکالت دارای اختیارات تام و مطلقه است.

تصویر وکالت نامه صادره از دفترخانه - بنا به دلایل مشخص بر روی مشخصات فردی مستطیل تیره کشیده شده است. همچنین تصویر در یک صفحه جدید باز می شود.

 

 

 

8. برگ تعهدنامه محضری پس از تشکیل پرونده درسازمان مربوطه: پس از تشکیل پرونده، پدر یا شخصی که پدر به او وکالت داده، باید به دفترخانه مراجعه و یک تعهدنامه رسمی مبنی بر استفاده این کسری برای فلان فرزند دریافت کنند. ( احتمالا افرادی که تک پسر هستند نیازی به این برگ تعهد ندارند. درباره این مساله مطمئن نیستم.) 

هزینه صدور این تعهدنامه نیز در دفاتر اسناد رسمی به مانند وکالت نامه در شهریور 94 مبلغ 61500 تومان بود. متن قسمت "شرایط و مقررات حقوقی" تعهدنامه ای که من گرفتم نیز بدین شرح بود: 

  •  متعهد میگردم که از مزایای مدت حضور در جبهه و منطقه عملیاتی و مقررات ایثارگری و امدادجویی خود در هر نقطه ای فقط جهت کسر خدمت فرزندم بنام ................. استفاده نموده و متعهد و ملزم میگردم جهت سایر فرزندانم استفاده ننمایم و چنانچه خلاف این موارد ثابت شود این امتیاز ملغی گردد و اینجانب حق هیچ گونه ادعا و اعتراضی نخوام داشت و مسئولیت کلیه عواقب قانونی آن برا به عهده میگیرم.

تصویر تعهدنامه صادره از دفترخانه - بنا به دلایل مشخص بر روی مشخصات فردی مستطیل تیره کشیده شده است. همچنین تصویر در یک صفحه جدید باز می شود.

 

 

 

 

 

نشان ارتش ایران

{پیرو درخواست مخاطبان مطلب ذیل، چند تصویر درباره اصلاحات مورد نیاز بر روی لباس های آموزشی از نظر آرم و علائم در تاریخ 95/6/4 به پایان مطلب اضافه گردید.}

 {با توجه به بازخورد بسیار مثبت این متن در اینترنت و توجه وافر مخاطبان به آن، لازم به ذکر است این متن تجربیات من در سال 93 است و امکان دارد برخی از موارد این متن تغییرات جزیی یا کلی کرده باشد.}

 

{یکی از مخاطبین وبلاگ به اسم محمد در کامنتی نوشته: دوستان واسه اینکه بفهمید کجا افتادید با شماره ۰۹۶۴۸۰ تماس بگیرید بعد شماره ۴ رو فشار بدید و کد تماس استان مثلا شیراز ۰۷۱ یا تهران ۰۲۱ ازتون کدملی میگیره محل اعزام رو بهتون میگه. از این دوست خوبمون بابت همراهیش سپاسگزاریم}
 
{یکی از مخاطبین وبلاگ به اسم سامان در پاسخ به این که آیا خود افراد می توانند مستقیم به 01 مراجعه کنند یا نه اینطور برامون نوشته: دوستان یه چیز دیگه اینکه واسه خودم و خیلیا سوال بود که میشه تنهایی رفت به ۰۱ یا نه، من که دیدم خیلیا همینطوری تنهایی خودشون اومدن، فقط اینکه معلوم نیست تو پذیرش با کدوم استان ها بیفتی، در ضمن پذیرش هم اینطور هست که هردفعه حدود ۲۰۰ نفر رو میبرن داخل ( تا حدودا ۲۰۰ نفر کامل نشد نمیبرن داخل و باید منتظر باشی تا بقیه از راه برسن). اونجا ازتون برگه معرفی رو میخوان ( همون برگه ای که از پلیس +۱۰ میگیرید و بالاش نوشته معرفی مشمولان) و براتون یگانتون تو آموزشی رو مشخص میکنن، معمولا هر دو نفر که کنار هم هستن تو یه یگان میفتن، نحوه تعیین یگان هم بصورت رندوم هست، مثلا اگه ۲۰۰ نفر اومدن قسمت پذیرش ۲۰ نفر رو میفرستن ۵۳۴ ، ۱۰ نفر ۷۱۲ و .... از این دوست خوبمون سپاسگزاریم.  }


مرکز آموزش 01 شهدای وظیفه نزاجا یکی از معروفترین پادگان های آموزشی کشور است که در شرق شهر تهران قرار دارد. این مرکز چند دوره ای است فقط مشمولین دارای مدرک لیسانس ، فوق لیسانس و دکتری را جهت گذراندن دوره آموزشی نظام وظیفه پذیرش می کند. در این یادداشت قصد داریم درباره این مرکز آموزش به اختصار بنویسیم. مواردی رو که خود من قبل از رفتن به تهران بهشون نیاز داشتم و اما کمتر پیدا کردم همچین مطالبی رو.

چگونگی دست یابی به پادگان:

  • از پایانه غرب (پایانه آزادی): خط متروی زرد ( به سمت کلاهدوز) را سوار  بشید. ایستگاه نیرو هوایی (یک ایستگاه مانده به انتهای خط) از مترو پیاده شده و از ایستگاه خارج شوید. تاکسی و اتوبوس در بیرون ایستگاه ( خیابان پیروزی) به سمت پادگان حضور دارن. پیاده هم میتونید برید. نزدیکه. حدود 10-15 دقیقه پیاده روی تا درب شمال پادگان. حدود 1200 تومن کرایه
  • از پایانه جنوب : با خط اتوبوس BRT یا با تاکسی تا سه راه افسریه- از آن جا با تاکسی و اتوبوس تا درب پادگان. حدود 3000 تومن کرایه
  • از پایانه آرژانتین: با تاکسی یا اتوبوس تا ایستگاه متروی مصلی ( خط قرمز) حرکت به سمت کهریزک- ایستگاه دروازه دولت از قطار پیاده شده، خط خود را تغییر دهید. خط زرد به سمت کلاهدوز را سوار شوید. ایستگاه نیرو هوایی (یک ایستگاه مانده به انتهای خط) از مترو پیاده شده و از ایستگاه خارج شوید. تاکسی و اتوبوس در بیرون ایستگاه ( خیابان پیروزی) به سمت پادگان حضور دارند. پیاده هم می توان رفت. حدود 10-15 دقیقه پیاده روی تا درب شمال پادگان. حدود 2000 تومن کرایه
  • از پایانه شرق: تاکسی های مستقیم برای سه راه افسریه از درب پادگان رد می شوند که می توانید با آن ها بیایید. یا با تاکسی از ترمینال تا 3 راه تهران پارس آمده، از آن جا با تاکسی های سه راه افسریه تا درب پادگان بیایید. همچنین خط BRT ... را می توانید در سه راه تهران پارس سوار شده و ایستگاه.... برای درب شمال یا ایستگاه ... برای درب جنوب پیاده شوید. نهایتا حدود 3000 تومن کرایه
  • از ایستگاه راه آهن تهران واقع در میدان شوش: از ابتدای خیابان ولی عصر در میدان شوش، با اتوبوس تا چهارراه ولی عصر آمده، از آن جا با خط زرد مترو (به سمت کلاهدوز) تا ایستگاه نیرو هوایی (یک ایستگاه مانده به انتهای خط) رفته، تاکسی و اتوبوس در بیرون ایستگاه ( خیابان پیروزی) به سمت پادگان حضور دارند. پیاده هم می توان رفت. حدود 10-15 دقیقه پیاده روی تا درب شمال پادگان. حدود 1000 تومن کرایه
  • از فرودگاه مهرآباد: با تاکسی تا میدان آزادی آمده، از میدان آزادی خط متروی زرد ( به سمت کلاهدوز) را سوار شوید. ایستگاه نیرو هوایی (یک ایستگاه مانده به انتهای خط) از مترو پیاده شده و از ایستگاه خارج شوید. تاکسی و اتوبوس در بیرون ایستگاه ( خیابان پیروزی) به سمت پادگان حضور دارند. پیاده هم می توان رفت. حدود 10-15 دقیقه پیاده روی تا درب شمال پادگان. حدود 3000 تومن کرایه.

تصویر 1: موقعیت جغرافیایی مرکز آموزش 01، پایانه های مسافربری، راه آهن و فرودگاه در شهر تهران

تصویر 2: موقعیت جغرافیایی درب شمال و درب جنوب مرکز آموزش 01

تصویر 3: مسیر مترو نیرو هوایی تا مرکز آموزش 01

 پیشنهاد می کنم نقشه خطوط متروی تهران، نقشه خطوط BRT و یه کتابچه نقشه تهران تهیه کنید و همراهتون ببرید. من "راهیاب جیبی تهران 1392" را با قیمت 4500 تومن خریدم و همراهم بردم. خیلی برای من مفید بود.

نقشه خطوط متروی تهران - (برگزفته از سایت متروی تهران)

نقشه خطوط BRT - (برگزفته از سایت شهرداری تهران)

 

درب شمال و درب جنوب به چه معناست؟

تردد تا قبل از 7 صبح از درب جنوب صورت می گیرد، و در بقیه ساعات از درب شمال.

 

امکانات رفاهی پادگان 01 چیست؟

شاید با امکانات ترین پادگان آموزشی کشور پادگان 01 باشه.

  • دو تا بوفه داره. یکی فست فود و انواع ساندویچ/ کیک و کلوچه و بیسکوئیت/ بستنی/ غذاهای آماده مانند الویه/ و تنقلاتی مث چیپس و پفک و تخمه و ... میفروشه. یکی دیگه شامل سه قسمته. یکی نوشیدنی میفروشه. مث نوشابه و شیر و شیر کاکائو و شیرقهوه و ... و انواع آب میوه ها. یه قسمت دیگه بیسکوئیت و چیپس و پفک و تخمه و کلوچه و اینجور چیزا میفروشه. یه بخش دیگه شامپو و صابون و لیف و کیسه و کش و نخ و سوزن و دمپایی و کلاه و اسکاچ و مایع دستشویی و مایع ظرفشویی و تیغ و کاغذ و خودکار و مداد و دفتر و واکس و فرچه و برس و کلا چیزاییی تو این مایه ها.
  • مرکز بازی های رایانه ای با 5تا ایکس باکس و چند تا پلی استیشن 2 و 1 با قیمت بسیار مناسب. فکر کنم ساعتی 2000 یا 3000 تومان
  • کتابخانه و سالن مطالعه
  • سالن فوتبال
  • سالن بدنسازی
  • استخر ( که چند وقتی است استفاده نمی شود)
  • زمین های آسفالت فوتبال و والیبال و بسکتبال
  • چندین تلفن عمومی کارتی برای تماس
  • چند آرایشگاه ( که البته فقط کار ماشین کردن سر را انجام میدن.)
  • خیاطی
  • مرکز مشاوره
  • مهم ترین ایراد مجموعه خدمات دهنده پادگان 01، عدم فروش میوه است.

 

چه وسایلی را با خود به همراه ببریم؟

روز اول ماه که برای پذیرش میرید نیازی به همراه بردن وسایل نیست. چرا که پس از پذیرش و ثبت نام و دریافت لباس و پوتین و ... چند روزی به شما مرخصی میدن تا به شهر خود بازگردید و اقداماتی را روی لباس های خود انجام بدید . مانند چاپ اتیکت نام، درج شماره یگان، دوخت خط قرمز کنار شلوار، دوخت علامت هشت نارنجی روی آستین و در صورت لزوم تعویض لباس با لباس سایز مناسب تر و ...)

پس از بازگشت از مرخصی اولیه بد نیست وسایل زیر را با خود ببرید:

  • لباس گرم در فصول سرد سال (اعزامی های 1 شهریور تا اعزامی های 1 اردیبهشت)
  • وسایل بهداشت فردی: مسواک-خمیر دندان- نخ دندان- کرم- صابون- شامپو- لیف- مایع دستشویی- حوله دست و صورت - پودر لباسشویی- اسکاچ- عطر کوچک.

 این موارد را از پادگان یا از بازار خیابان پیروزی که بسیار به پادگان نزدیکه می تونید تهیه کنید اما بهرحال به خاطر خرید در تهران مسلما قدری گران تر از شهر خود. مثلا حدود 10 تا 20 % گران تر که برخی موارد به خاطر حجیم بودن در ساک همراه بهتره علیرغم گرانتر بودن از تهران یا از پادگان خرید بشه. چرا که تفاوت هزینه آن قدر زیاد و قابل ملاحظه نیست.)

  • دفترچه یادداشت کوچک- خودکار- کتاب یا مجله برای ساعات بیکاری
  • دفترچه بیمه- کارت ملی
  • آبلیمو- نبات- قرص سرماخوردگی، قرص اسهال و یبوست، قرص استامینوفن- کمی (توجه کنید که گفتم کمی) آجیل و خرما
  • قاشق، چنگال و کارد
  • حوله حمام-لباس زیر- زیر پوش یک دست سفید آستین دار یقه گرد (فرم پادگان)- دمپایی
  • لباس برای رفت و آمد در شهر

 

 

آیا می تونیم با خودمون گوشی تلفن همراه ببریم؟

ورود گوشی تلفن همراه به پادگان ممنوعه. اگرچه تعدادی با خودشون گوشی میارن. دم درب جنوب پادگان یک کیوسک هست که در قبال روزی 500 تومن گوشی گوشی رو به امانت می گیره و رسید میده.  

مرخصی های پادگان چگونه است؟

به جز روزایی که نگهبانید در بقیه روزا میتونید همون اول صبح دفترچه مرخصی (از خود بوفه پادگان باید تهیه کنید) بنویسید برای خروج عصرتون. از ساعت 4 یا 5 عصر تا صبح فردا می تونید درخواست بنویسید. البته شب هم فقط می تونید تا قبل 9 در 6ماهه اول سال و قبل از 8.5 در 6 ماهه دوم سال برگردید.

برای موقعیت های اضطراری و مرخصی های بلند مدت چند روزه هم میتونید با فرمانده یگانتون صحبت کنید که معمولا در صورت موجه بودن دلیلتون موافقت می کنن با درخواستتون.

 

نگهبانی در پادگان چگونه است؟

تقریبا هفته ای 1 بار نگهبانید. "گروهبان نگهبان- پاسبخش-متفرقه-اسلحه خانه-آسایشگاه- آماده باش و گشتی" پست های نگهبانی پادگانه که برای هر کدام کلاس توجیهی هست که شما را با وظایفتون آشنا می کنند و اصلا نگران این قسمت نباشید.

 

آیا خانواده ها می توانند با فرزندان خود تماس بگیرند یا دیدار کنند؟

هر یگان یه شماره تلفن داره که بعد از مشخص شدن یگانتون و حضور در یگان می تونید اون شماره رو به خونواده هاتون بدید که اونا باتون تماس بگیرن. البته ساعت مکالمش 4دقیقه بیشتر نیست و بعد از 4 دقیقه تلفن خود به خود قطع میشه.

همچنین تعدادی تلفن کارتی هم در محوطه پادگان هست که میتونید از اونما برای تماس با خانواده استفاده کنید.

همچنین در روزهای خاصی خانواده ها می تونن برای دیددن فرزندانشون برن. درب جنوب پادگان یه اتاق دیدار خانواده با سرباز داره که خانواده ها در اون روزهای مشخص میرن اونجا و مسئولین اون بخش سرباز رو از یگان مربوطه صدا میزنن و سرباز میاد و خانوادش رو میبینه.

 

مراکز خرید اطراف پادگان کجاست و دسترسی به آن ها چگونه است؟

من خودم همیشه خیابان پیروزی و خیابان نبرد و نیرو هوایی می رفتم. از سر کوچه پادگان(پای پل هوایی) با تاکسی های مترو نیرو هوایی 600 تومان میدادم و تا دم ایستگاه مترو می رفتم. از اونجا هم پیاده تاب میخوردم تو پیروزی و نبرد و نیرو هوایی. همه چی گیر میاد. اتوبوس هم داره.

بازار سه راه افسریه و خیابان محلاتی هم هست که من نرفتم اما تعریفشو شنیدم. از پل هوایی سر کوچه پادگان باید برید اونور خیابون، سوار شید به سمت سه راه افسریه. اون 800 تومن کرایشه.

اصلاحاتی که باید بر روی لباس های نظامی دوره آموزشی انجام داد

اتیکت نام و عدد یگان، همچنین نوار قرمز رنگ اطراف شلوار و علامت رسته بر روی یقه و علامت نارنجی رنگ سر آستین در تصاویر زیر به طور کامل توضیح داده شده است.

تصویر 4: اتیکت نام و عدد یگان و رسته روی یقه

تصویر 5: علامت نارنجی رنگ سر آستین 

تصویر 6: نوار قرمز رنگ شلوار

تصویر 7: پل فانسقه

اگه سوالی داشتید در قسمت نظرات بپرسید. 

 

تصویر 1: موقعیت جغرافیایی مرکز آموزش 01، پایانه های مسافربری، راه آهن و فرودگاه در شهر تهران

تصویر 2: موقعیت جغرافیایی درب شمال و درب جنوب مرکز آموزش 01

تصویر 3: مسیر مترو نیرو هوایی تا مرکز آموزش 01

تصویر 4: اتیکت نام و عدد یگان و رسته روی یقه

تصویر 5: علامت نارنجی رنگ سر آستین 

تصویر 6: نوار قرمز رنگ شلوار

تصویر 7: پل فانسقه

 

پ ن 1: آذرماه 95: در این روزها یک سری از دوستان و برادرانم عازم دوره آموزشی هستند. یاد و خاطره دلاور مردان و دریادلان نبرد 8 ساله رو گرامی میداریم و از عزم راسخ این بزرگواران به ویژه در عملیات آزادسازی خرمشهر الگو می گیریم. دل قوی دارید که جایی که دارید میرید یک مرکز واقعا فرهنگیه و انصافا امکانات بسیاری داره و کاملا با بقیه مراکز آموزشی متفاوته. جای خوبی افتادید . دل قوی دارید. 

 همچنین متن "روز نخست در مرکز آموزش 01" را بخوانید. 

پرسش ها، سوالات، پیشنهادات و انتقاداتتان را از طریق قسمت نظرها برای ما ارسال کنید. خواهشا نظر خصوصی نفرستید چون به صورت خصوصی امکان پاسخ نیست. همچنین نظرات دیگر کاربران را  بخوانید. 

 

{اعلام بازنشستگی: دوستان بزرگوار من. من این یادداشت رو دوره سربازی خودم نوشتم تا کمکی باشه به شما عزیزان، تا مثل من که در ابتدا دنبال پاسخ سوالات بیشمارم بودم، شما هم بتونید پاسخ سوالاتتون رو تا حدی پیدا کنید. امروزه حدود یک ساله که دوره  سربازی من تمام شده و اگرچه این متن همچنان پربازدید و پربازخورده، اما اجازه میخوام چون خیلی وقته از فضای پادگان به دور بودم و تقریبا تمام شوالاتی که تو ذهن شما عزیزانه رو در طول این چند دوره پاسخ دادم، خودم را در این یادداشت بازنشست کنم. توی کامنتا تقریبا به همه سوالاتی که توی ذهن شماست پاسخ دادم. گاهی به وبم سر میزنم و اگر سوال خاصی بود و تونستم کمکی کنم پاسخ میدم. دل قوی دارید دوستان من. در پناه خدا، صحت و امنیت و ایمنی رو براتون آرزومندم. درود بی کران من به شما و به ویژه به نگهبانان و پاسداران مرزی و نقاط استراتژیک کشور. پروردگارا، برادران مرا در عزمشان راسخ و در پناه خودت مصون و سلامت نگاه دار. آمین.
یا حق}

{ حدود 4 سال از نوشتن این یادداشت میگذره و بازخورد بسیار خوبی داشته. علاقه ای ندارم دیگه کامنتها رو جواب بدم. اما وقتی میبینم سوال میپرسید دلم نمیاد جواب ندم. احتمال داره پاسخ های من با واقعیت امروز متفاوت باشه اما باز هم با این حال روز جمعه(20 مهر 97) پاسخ همه کامنت های اخیر رو میدم. اگر کسی سوالی داره بنویسه. روز جمعه جواب مبدم. با تشکر.}

... چون شلوار و فرنچ چهار جیب بپوشید، در اول سخن، جیب کنار زانوی چپ را "جیب الکتاب" نامید، زان سبب که در آن کتاب گزارند بهر مطالعه در اوقات آزاد پادگان. چون به زمستان آمدیم ، هوا سرد بود، جیب کنار زانوی راست را "جیب الکلاه" نامید از برای قرار دادن کلاه پشمی در آن و چون از صبح تا بعد از ظهر جمله سربازان را وعده ای نبود، جیب بزرگ راستین فرنچ را "جیب الغذا" نامید بهر چاشت صبحگاهی. 
... و خداوند تبارک و تعالی سربازی را بر سربازان آسان و فرصت گرداند، ان شاء الله...

به سبب یک بار درخواست تعجیل در اعزام، به عنوان نیروی مازاد معرفی شده بودم و محل و نیروی خدمتم در برگ آبی که اواسط امردادماه آمده بود، مشخص نبود. روز شنبه 1 شهریور 93 که روز اعزامم بود  یعنی درست یک روز پس از آن قطع سراسری آب در شهر اصفهان و برخی شهرستان های اطراف،‌ رفتم حوزه اعزام یعنی شهرک آزمایش اصفهان در جاده بهارستان، بعد از سپاهان شهر. کمی بیرون از شهرک منتظر ماندیم تا ساعت 7 صبح شد و در کوچکی را باز کردند. تمامی جمعیت مشمولان سرباز در صف ایستادند تا به ترتیب وارد شوند. خانواده ها هم بودند و کنار صف پابه‌پای فرزندان خود می آمدند تا فرزندان داخل رفتند و آن ها پشت ماندند. من اوایل صف بودم و درک دستی از جمعیت نداشتم،‌اما جمعیت بسیار زیاد بود. داخل رفتم. حدود 100 نفر در چند صف ایستاده بودند. ما هم رفتیم و در صف ایستادیم. ایستادیم و ایستادیم و ایستادیم و همچنان مشمول سرباز بود که داخل می آمد. تا حدود 7:50 دقیقه جمعیت داخل آمد. شاید حدود 2یا 3 هزار نفر. تا چشم کار میکرد پسر جوان ایستاده بود. بیشتر سرها ماشین شده بود، ‌اما بودند معدود افرادی که بدون ماشین کردن سرشان آمده بودند. عده ای زود خسته شدند و نشستند، به خاطر همین راحت تر می شد انتهای جمعیت را دید. شاید صد متر یا بیشتر، ‌طول صف ها بود. بدون نظم و بدون هرگونه توجیه تا 8 ما را زیر آفتاب نگه داشتند. هیچ کس نبود که ازش سوالی بپرسیم،‌هیچ کس نبود که سامانی به این جمعیت بدهد. ساعت 8 اما یک مرد نسبتا 50 ساله، شاید فرمانده، با لباس پلیس آمد و گفت همه بنشینند. نشستیم. همه ساکت. که صدای آقای شاید فرمانده به همه برسد. بعد یکی یکی پادگان ها را می خواند و مشمولان هر پادگان بلند می شدند و به گوشه ای می رفتند و