حرف هایی برای گفتن هست

msadeghi.blog.ir
بایگانی

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

شیخ مریدی داشت از خاندانی متمول و ثروتمند، البسه فاخر میپوشید و مرکبی زیبا بداشت. فرمود: چون کنی با ثروت پدر؟

عرض بکرد: در راه خدمت به خلق گزارم.

فرمود: چگونه؟

عرض کرد: همه هیئات و مجالس مذهبی شهر را اطعمه و اشربه حلال دهم.

عرض بکرد: از مردان خدا نیست مردی که ثروتش را افزون نکند در خدمت به خلق. 

مریدان جمله شیفته گوش فرا دادند. فرمود: یک کرور را دو کرور و دو کرور را چهار کرور و ده کرور را بیست کرور گردان و ده نفر و صد نفر و هزار نفر را بر سر کار بیاور. مرد خدا نداری اش رحمت و دارایی اش رحمت است.

الله اکبر از تدبیر امور که در دست مردان خدا باشد....

تا ساعت دو شب بیدار موندم و طرحی که باید می کشیدم رو کشیدم. این چند روزه چندتا طرح چالشی بهم خورده و با حوصله و تمرکز و بدون غر زدن و به یاد روزها و شبهایی که در  کانون های دانشگاه طرح اجرا میکردیم، همه اون ها رو طراحی کردم.