حرف هایی برای گفتن هست

msadeghi.blog.ir
بایگانی

نوروز 1394برای ما که عادت کرده ایم به نوروز و عادت کرده ایم به پرسیدن سوال، هر سال هنگام تحویل سال نو این سوال پیش می آید که این نوروز چه دارد که چنین غلغله می اندازد در دل و جان ما. نوروز است و آیین است و و دیرین رسمی است کهن، به ارث رسیده است به ما. جذابیت خاصی ندارد برای من دیگر، اما باز هم سال که تحویل می شود غلغله است در دل من، شور است و امید، هیجان است و انگار دیگر غمی نیست و انگار غم ها رفع شدنی اند...

نوروز رسمی است به جا مانده از روزگاران کهن، آیین های مختلفی داشته و به طور حتم تا به امروز فراز و نشیب های تاریخی بسیاری بر آن اثر گذاشته و تغییرات بسیاری کرده است، اما چون نامش هنوز با شور و هیجان همراه است، معتقدم مغز و هسته اصلی آن همچنان باقی مانده است. به نظرم درون مایه اصلی نوروز بر اساس مفهوم بهار است. این بهار است که آدم را به وجد می آورد و مجنون می کند انگار. سرمست می شود آدم از آمدن اسمش و از بویش و از حسش. اکنون که بهار است جوری هستیم که دیروز نبودیم. بهار درون مایه اصلی نوروز است. آری زمستان می رود و این چنین فصل بهار می آید. و پایان این قصه سرد همچنان سبز خواهد بود...

زمین سبز در فصل بهار غذای آدم ها را تولید می کند و برکت می بخشد به زندگی آدم ها. از همین جهت از دیرباز نوروز برای انسان موضوعی خاص بوده است. نوروز است و تولید. زمین مادر انسان هاست انگار. مادر زندگی. انسان را می پرورد در دل خویش. مانند نوزادی که در شکم مادر رشد می کند. زمین یک مادر است و بهار این مادر را بارور می کند. به نظرم آنچه به مرور زمان نوروز را اهمیت بخشیده، همین مفهوم تولید است. برای انسان های اجتماعی نخستین، تولید مهم بوده است. زن مهم بوده، زمین مهم بوده، کشاورزی و برکت مهم بوده، سمنو و سبزه و سیر و سیب و سرکه و سماق که همه از زمین اند مهم بوده اند، سکه مهم بوده چرا که نماد برکت است انگار. البته این هفت سین به شکل امروزی گویی در روزگاران گذشته نبوده لکن منظور من برکتی است که از زمین حاصل می شود. کاشت سبزه های گیاهان مختلف که از دیربازترین دوران در ایران مرسوم بوده مهم ترین دلیل بر اهمیت اصل زایش، زمین، برکت و تولید است. انسان ذاتا مولد است. گویی تولید اصیل ترین مفهوم انسانی است. تولید فرزند، تولید غذا، و تولید اندیشه. من این روزها همزمان بسیار با مفهوم تولید و نوروز درگیرم. نوروز نشان دیرین این کهن دیار است و نشانه تولید. به نظرم آن چه که زندگی را معنا می دهد همین بحث تولید است. تولید درون مایه اصلی زندگی است.

تولید غذا. کشاورزی و استفاده از زمین هنوز هم پس از سالیان دراز همچنان اصلی ترین پایه و اساس یک اقتصاد بزرگ است. زمین مهم است، که اگر مهم نبود دعواها و جنگ های تاریخ هم نبود. برای من زمین یک مساله مهم است در ذهنم امسال. اگر تولید غذا نبود من امروز نبودم.

تولید فرزند. در میان دوستان و آشنایان تنها شخصی هستم که به خانواده پرجمعیت علاقه دارم. این مساله در این روزگار بسیار عجیب است. این روزها و این سال ها، این دنیای مدرن، جای این حرف ها نیست انگار. اما من حس میکنم که هر کس به زمین معتقد باشد به خانواده هم معتقد است. اگر تولید نسل نبود الان من نبودم.

تولید اندیشه. مهم ترین و دوست داشتنی ترین وجه زندگی. عاشقش هستم. مدام مدام به چالش کشیدن همه چیز. پرسیدن. بگذار همه آن ساختار تاریخی به ارث رسیده را، حتی مقدس ترین شان را به چالش بکشم در ذهنم. اگر چنین به چالش طلبیدن ها نبود احتمالا امروز من سرپناهم غار بود و پوششم برگ. اگر تولید اندیشه نبود امروز من نبودم.

سال 93 را سال "واقع بینی و عملگرایی" اسم گذاشته بودم. چرا که نیاز به واقع بینی و عملگرایی داشتم. مرور کارنامه سال 93 هدف این متن نیست. امسال را سال "سه گام تا تولید" نام می گذارم چرا که سه برنامه بزرگ دارم که مغز و هسته هر سه آن ها تولید است. آری، سال 94 سال سه گام تا تولید است و بس...

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی