حرف هایی برای گفتن هست

msadeghi.blog.ir
بایگانی

چون همه چیز را به او سپردند و رفتند،فرمود: "نشاید مرا با این انبوهه ی مشغول، تنها گزاردن." دل آزرده گشت و به اندیشه رفت و فرمود: نشاید صبر چندین ساله را به انتها نرساندن و شکوه ی عبث به زبان راندن.
صبوری کرد و تلاشش مضاعف و ایمانش راسخ تر. انشالله که تلخی ها بروند و شیرینی ها بیایند.

صادقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی